احمد قهرمانپور بناب سال ۱۳۳۹ در شهر بناب در آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود. او تحصیلات متوسطه خود را به پایان رسانده بود. در سال۶۰ دستگیر شد و بعد از شکنجههای بسیار در آذرماه ۱۳۶۰ با شعارهای «درود بر رجوی مرگ بر خمینی» به جوخه تیرباران سپرده شد.
یکی از مجاهدین شهید به نام رسول آبافت که شاهد صحنه دلاوری و قهرمانی احمد قهرمانپور در میدان تیرباران بوده در این باره نامهای نوشته.
مجاهدخلق رسول آبافت نیز در سال۸۲ به شهادت رسید.
قسمتی از نامه مجاهد شهید رسول آبافت در مورد مجاهد شهید احمد قهرمانپور:
« اما دلم میخواهد قبل از اینکه از درد و رنج خودم برایتان بنویسم از شهدایی که در زندان با آنها بودم تعریف کنم... آری شهدا بهنام مسعود به پای چوبه دار رفتند. آنهم شهدایی که با رنج و درد صد چندان بیشتر از من بزرگ شده بودند. شهیدی که مادرش در خانههای مردم نان میپخت از گرمای تنور خرج زندگی در میآورد و بدین وسیله او آنرا بزرگ کرده بود و آخر سر هم بهدست خمینی دجال اعدام شد. مجاهد شهید احمد قهرمانپور این چنین بزرگ شده بود.
قبل از رفتن به میدان تیرباران، همان کفش و پیراهنی را پوشید که صبح مادرش برای او آورده بود. مادرش از پول همان گرمای تنور، برای پسرش پیراهن و کفش خریده بود غافل از اینکه این آخرین دیدار و این کفش و لباسیاست که احمد قرار است با آن به میدان تیرباران برود. احمد موقع رفتن به سمت میدان اعدام همراه با چهار مجاهد دیگر با شعار مرگ بر خمینی و درود بر رجوی حرکت کردند شعارشان تمام زندان را فرا گرفته بود و مزدوران سعی میکردند از شعار دادنشان جلوگیری کنند ولی آنها با صدای بلند فریاد میزدند: « درود بر رجوی، مرگ بر خمینی»
با این شعار از زندان خارج شدند و به سوی جوخه تیرباران رفتند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر